How to find abstract photography opportunities everywhere
عکاسی انتزاعی نوعی تصویرسازی است که هدف آن ارائه واقعیت نیست، بلکه اجزای تشکیل دهنده سوژه را به طور بصری کاوش و بررسی می کند. برای این که در هر فرصتی به دنبال عکاسی انتزاعی باشید، باید توجه خود را از توصیف جهان به شیوه عینی دور کرده، و در عوض بر خط، شکل، فرم، فضا، رنگ، کنتراست، الگو و بافت متمرکز کنید.
تعریف عکاسی انتزاعی بر اساس ویکی پدیا، عکاسی انتزاعی «ابزاری برای نشان دادن یک تصویر است که ارتباط فوری با دنیای شیء ندارد و از طریق استفاده از تجهیزات عکاسی، پردازش، یا چیزهای دیگر ایجاد می شود».
بنابراین در واقع، عکاسی انتزاعی نوعی تصویرسازی است که هدف آن ارائه واقعیت نیست، بلکه اجزای تشکیل دهنده سوژه را به طور بصری کاوش و بررسی می کند.
توضیح عکاسی انتزاعی: انتزاع، به طور کلی، فرآیندی است که توسط آن برخی از اطلاعات به دقت حذف شده و بخش هایی باقی می مانند که بر رابطه «شیء – عکس» تاکید زیادی ندارند. به عنوان مثال، یک ورقه کاغذ و یک قلم بردارید، دست خود را با انگشتان کمی از هم جدا روی کاغذ قرار دهید و طرح دست خود را بکشید. شما اکنون اطلاعات طرح، یعنی شکل دست خود، بدون بافت پوست، رنگ، عمق، فرم و غیره را دارید. این طرح هیچ اثر انگشتی ندارد! انتزاع به طور کلی اینگونه عمل می کند، ما کمی از اطلاعات را رها یا حذف می کنیم و قسمت هایی که می خواهیم در عکس بگنجانیم را نگه می داریم.
برای این که در هر فرصتی به دنبال عکاسی انتزاعی باشید، باید توجه خود را از توصیف جهان به شیوه عینی دور کرده، و در عوض بر خط، شکل، فرم، فضا، رنگ، کنتراست، الگو و بافت متمرکز کنید. این المان ها در کنار یکدیگر قرار می گیرند تا تصویری ایجاد کنند که شیوه درک محیط بصری اطراف شما را کاوش و بررسی می کند.
در ادامه چند نکته برای پیدا کردن فرصت های عکاسی انتزاعی در هر جایی که هستید، ارائه شده است!
از پیش تجسم کردن در عکاسی مهارتی است که در آن یک عکاس نتیجه یک تصویر را قبل از این که گرفته شود، «می بیند». شما با تجزیه کردن یک تصویر بالقوه در ذهن خود، می توانید یک صحنه را تشریح کرده، و بهترین نتایج بصری ممکن را اولویت بندی کنید.
این کار به خصوص در عکاسی انتزاعی مفید است، که در آن نتیجه یک عکس گاهی اوقات بلافاصله واضح نیست.
اولویت بندی به شما کمک خواهد کرد تا از هر فرصت عکاسی بالقوه بهترین استفاده را بکنید. تصور کنید که مثلا با یک حصار مواجه می شوید. شما می توانید به راحتی از خط حصار عکس بگیرید و بروید، اما عکستان خیلی جذاب نخواهد شد. یا، می توانید از لحاظ ذهنی ساختار حصار را تجزیه و تحلیل کنید، آن را به دسته های انتزاعی تجزیه کنید (رنگ، شکل، خط، الگو، و غیره) تا از مزیت صحنه بهره مند شده و از پتانسیل کامل آن استفاده کنید.
عکاسی ماکرو یک نوع منحصر به فرد و خاص از عکاسی است، که چیزهایی که اغلب چشم غیر مسلح نمی بیند را آشکار می کند. در صورتی که یک لنز ماکرو، اکستنشن تیوب، یا حتی یک ذره بین داشته باشید، یکی از بهترین چیزها در مورد عکاسی ماکروی انتزاعی این است که می توانید با عکاسی در هر جایی، نتایج جالبی به دست آورید.
عکاسی ماکروی انتزاعی یک فرصت عالی برای تمرکز بر جزئیات ظریف یک صحنه بدون نگرانی بیش از حد در مورد ارائه یک سوژه خاص می باشد. تمرکز بر جنبه های انتزاعی مانند رنگ و شکل به جای سوژه، به این معنی است که شما می توانید بلوک های ساختار یک تصویر را به لحاظ بصری کاوش و بررسی کنید.
عکاسی انتزاعی بر عناصر خالص تصویرسازی تمرکز دارد، اما گاهی اوقات این به معنی تغییر در روند عکاسی شماست. یک راه عالی برای بهره بردن از فرصت های عکاسی انتزاعی، تمرکز بر یک تکنیک ترکیب بندی است. به عنوان مثال، تمرکز بر خطوط فرصت هایی را که ممکن است قبلا نادیده گرفته باشید، آشکار خواهد کرد.
خطوط، به عنوان یکی از پایه ای ترین المان های ترکیب بندی، ابزاری بسیار قدرتمند در هنر بصری هستند. خطوطی که نگاه بیننده را در یک تصویر هدایت می کنند (که تحت عنوان خطوط هدایتگر نیز شناخته شده اند) راهی برای نشانه گرفتن به سمت یک سوژه خاص یا برجسته کردن هندسه یک صحنه می باشند. آنها همچنین می توانند با خطوط مستقیم و تند یک حس فوریت ایجاد کنند، یا با خطوط نرمتر و منحنی یک حس آرامش یا صلح و صفا را به ارمغان بیاورند.
تمرکز بر خطوط فرصت های جدیدی را در هر محیط آشکار خواهد کرد. تمام کاری که شما باید انجام دهید، نگاه کردن است.
بافت در عکاسی یکی از پراستفاده ترین ابزارهای ترکیب بندی است. نشان دادن بافت، تصویری ایجاد می کند که مردم می توانند آن را در ذهنشان «احساس» کنند. حس لامسه برای درک بیننده از جهان جذاب است.
با گنجاندن بافت در یک عکس انتزاعی، شما با دانش مخاطب در مورد نحوه رفتار جهان تحت حس لامسه، ارتباط برقرار خواهید کرد.
فرصت های زیادی برای عکاسی انتزاعی از بافت وجود دارد. به دنبال رنگ های پوسته پوسته شده، چوب های زمخت یا برگ های خشک بگردید.
رنگ همه جا هست، و یک ابزار قدرتمند جهانی برای برقراری ارتباط می باشد. به عنوان مثال، از لحاظ روان شناختی، رنگ زرد با لذت و انرژی ارتباط دارد، در حالی که رنگ سبز به طبیعت و آرامش مرتبط است. در عکاسی انتزاعی نیز همین طور است.
تمرکز بر رنگ، ارتباطات ما با محیط اطرافمان را بررسی می کند. رنگ از سوژه انتزاعی فراتر می رود تا در یک سطح روان شناختی با بیننده ارتباط برقرار کند.
تبدیل رنگ به مرکز توجه در عکاسی، سوژه های انتزاعی جدید و غیرمعمولی را نیز آشکار خواهد کرد. اجسامی که ممکن است کسل کننده به نظر برسند، با کمی رنگ جان می گیرند، و عکس های انتزاعی جالب و غیرمعمول ایجاد می کنند.
حوزه عکاسی انتزاعی هیجان انگیز و پایان است. اگرچه تعریف معنای دقیق عکاسی انتزاعی سخت است، اما فرصت هایی برای خلاقیت و تجربه فراهم می کند.
این بهانه خوبی است که به تمرینات عکاسی خود تکانی بدهید، تمام کاری که باید انجام دهید این است که نگاه کنید!
نکته دیگری در زمینه گرفتن عکس های انتزاعی دارید؟ لطفا در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
نویسنده: مگان کندی (Megan Kennedy)
نظر خود را بیان کنید...